به حیرت نگر قدرت حیدری را
(اَلسّلامُ علیکَ یا اَمیرالمؤمنین)
«ساقی کوثر»
به حیرت نگر قدرت حیدری را
که زیر آوَرَد چرخ نیلوفری را
مَه پُرفروغ سماواتِ هیبت...
که کردهاست حیران مَه و مشتری را
چو در کعبه مولود شد دیده وا کن!
ببین شوکت و قدر و نیکاختری را
علی لنگر آسمان و زمین است
خدا داده بر او چنین برتری را
به میلاد فرخندهاش مطرب عشق
به پا کرده در عرش، خنیاگری را
پیمبر به معراج وقتی سفر کرد
بدید آن مَهِ رشکِ حور و پری را
یقین کِلکِ نقاش چین با نگاهی
گرفته ز سیماش صورتگری را
شهی که بر امّت به فرمان ایزد
عطا کرد احمد بر او رهبری را
دلیری که خوابید جای پیمبر (ص)
نِگر دیده! اکنون ز خودبگذری را
امیری که بر دشمنان قبل لشکر
نشان داده آن قدرتِ صفدری را
یَلی که به یک ضربهی ذوالفقارش
دو تا کرد آن مرحب خیبری را
شهی که به سجده به وقت عبادت
به سائل ببخشید انگشتری را
سِکندر به نزدش یقین با تواضع
گذارد ز سر، تاج اسکندری را
ولییی که حق گفته مَدحش به قرآن
چهسانش توانم ثناگستری را...؟
علی شیر حق است و شاه ولایت
که دارد به سر، تاج فرمانبری را
علی (ساقی) کوثر است و خدایش
سپرده بر او چشمهی کوثری را ـ
که سرمست سازد به روز قیامت
از آن، شیعهی مذهب جعفری را...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1403/09/22
- ۰۳/۱۰/۲۵