اشعار سید محمدرضا شمس (ساقی)

ساغر خیال
آخرین نظرات

شب صلای غم و درد و ماتم است امشب

جمعه, ۶ اسفند ۱۴۰۰، ۰۵:۲۴ ب.ظ

(اَلسّلامُ عَلَیکَ یٰا موسَی بْنِ جَعفر)

 

آن که یک عمـر به زنـدان ستم شد محبوس

پــدر حضرت معصـومه بُــد و خسرو تـوس

 

عاقبت کشـته شد از جـور و جفـای هــارون

ماند بر سینه‌ ز داغش غم و بر لب افسوس

 

࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐

(محبس هارون)

 

شب صلای غم و درد و ماتم است امشب
صلای غم چه بگویم ، محرّم است امشب

 

نوای ضجّه ـ ز سوی عِراق ، می‌آید
به‌گوش ، بانگ غم و افتراق می‌آید

 

سیاه و سرخ و کبود است آسمان عِراق
ز دود ِ آتش ‍ِ بیداد ِ سینه_سوز فِراق

 

شب فِراق ، شبِ مویه‌های جانسوزی‌ست
شبی که عامل آن ، دشمن سیَه روزی‌ست

 

شبی که اختر ِ برج ِ ولایتِ هفتم
که بود رونقِ هفت آسمان و هَم انجم

 

افول کرد و جهان گشت ظلمتِ کامل
نشست گرد سیاهی به دیده و بر دل

 

شرر ز دیده ، زبانه کشید بر گردون
شده‌ست چشم فلک هم ز داغ کاسهٔ خون

 

نوای نوحه بلند است تا به عرش خدا
که جنّ و اِنس و مَلک شد حزین و نوحه ‌سرا

 

به هرکجا نگری ماتم است و غصه و غم
به جان شیعه فتاده‌ست ، آتشی ز اَلَم

 

نوای "وا اَبتا" در عِراق پیچیده‌ست
نفس به سینه بوَد حبس و خون به هر دیده‌ست

 

࿐❁࿐✿࿐❁࿐

 

"امام موسیِ کاظم" (ع) امامِ خوبی‌ها
پس از تحمل عمری شکنج‌ ِ جان‌_فرسا

 

که خم نکرد قد سرو خویش را هرگز
به نزد هارون ، این مظهر عناد و دغا

 

گرفت تاب و توان را ازو که از سرِ جهل
شکسته بود ستون حکومتش ـ یک جا

 

نداشت تاب تحمل که پیش چشمانش
کنند عزت و تکریم ، آن امامی را...

 

که از صلابت و خلق عظیم و عزت نفس
گرفته بود به سُخره ـ حکومت اعدا...

 

اگرچه کرد به زندان امام را به حِیَل
نشد دمی که به عجز آورد امام ـ اما

 

به دست "سندی" نااهل کرد مسمومش
پس از شکنجه و آزار سخت و محنت‌زا

 

که آن امامِ صبور ـ آن امامِ در زنجیر
به سربلندی از آن بندگاه ِ جور و جفا

 

کشید پر به سوی آسمان و لکه ی ننگ
نشاند بر رخ "هارون" و شد ز بند ، رها

 

࿐❁࿐✿࿐❁࿐

 

اگرچه در همه‌ی عمر اسیر زندان بود
به بند ِ محبس ِ هارون ِ نامسلمان بود

 

شمار نسل شریفش به کوری اعدا
فزون بوَد ، ز کرامات ِ ایزد یکتا

 

گرفت خاک عجم شوکتی ز دامانش
چو شاه توس که جان‌ها بوَد به قربانش

 

که هست حج فقیران حریم اقدس او
پناه ملت ایران ، شده‌ست از هر سو

 

به شهر قم ، گهری همچو : لؤلؤ لالا
بوَد چو حضرت معصومه ثانی زهرا

 

که از عنایت حق، شافع جزا باشد
غبارِ قم ز قدومش چو توتیا باشد

 

به هرکجا که رَوی مرقدی ز صُلب وی است
چو شهچراغ به شیراز ، یا امام ِ ری است

 

اگرچه کشته شد آن (ساقی) شکسته‌دلان
ز جام زهر جفا گشت ، مستِ جاویدان

 

سید محمدرضا شمس (ساقی)

نظرات (۱)

سلام 

خیلی عالی 

در پناه اهل بیت علیهم السلام باشید

پاسخ:
سلام و درود.

ممنونم از لطف شما

پایدار باشید.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی