ای کاش جهــان ز عــدل ، آباد شود
دل ها همـه از بنـــد غـــم آزاد شود
ویــران شده گر قبــر امامان بقیــع
در سـیـنهی ما این حــرم، آباد شود
- ۰ نظر
- ۲۸ فروردين ۰۳ ، ۱۱:۰۸
ای کاش جهــان ز عــدل ، آباد شود
دل ها همـه از بنـــد غـــم آزاد شود
ویــران شده گر قبــر امامان بقیــع
در سـیـنهی ما این حــرم، آباد شود
(مینالم)
من از مردم فریبانِ خدانشناس ، مینالم
که با نام خدا خوردند حقالناس مینالم
از آنکه سفرهاش رنگین شده از خون محرومان
ولیکن با خودش ، ما را کند مقیاس مینالم
دلم خون است از آدمنما میمون خوشرقصی
که دم از حق زند؛ از دست این نسناس مینالم
ازین اهریمنانی که به جلد آدمی رفتند
ازین دیوانِ اهریمنتر از خناس مینالم
تنم در آسیای زندگانی ، بی رمق گشته...
که مثل دستههای خستهی دستاس مینالم
چو عمری صادقانه در مسیر عمر کوشیدم
از آن کس که ندارد حرمتم را پاس مینالم
چنان زخمی به دل دارم ازین مخلوق بی وجدان
که گویی نیش خوردم نیمهشب از ساس مینالم
شکسته، قامتم چون خطّ نستعلیق و دیوانی
که مانند قلم ، بر صفحهی قِرطاس۱ مینالم
گهی نالم به حال مردم قربانی تاریخ
نظیر ژاک رنه و دانتون و باراس۲ مینالم
شدم گاهی چو ژان والژان و ماریوس و کوزت۳ نالان
و گاهی هم به حال شخص آنجوراس۴ مینالم
هزاران بار مُردم از غم ، اما زنده گردیدم
ز دست معجزات حضرت الیاس۵ مینالم
چو عیسیٰ میکشم پَر عاقبت بر آسمان روزی
که من از فتنهی یاران باراباس۶ مینالم
فشارم گاه پایین است و گاهی میرود بالا
ولی هرگاه میبینم به دستی جاس۷ مینالم
اگرچه دائماً کوشیدهام در زندگی اما...
ندارم چون که دیگر طاقت پرگاس۸ مینالم
نمینالم از آن که : میکشد فریاد بیداری
ولی از آنکه خواباست و کشد خرناس مینالم
جهالت ریشه کرده ، ایدریغا بین این مردم
از این انسان تیپاخوردهی فرناس۹ مینالم
به می خو کردهام ناچار اگر از غصه و ماتم
ولی چون از سر انسان بَرد احساس مینالم
اگرچه عالم مستی خوشاست اما از آن روزی
که انسان را کند ولگرد و آس و پاس مینالم
نمینالم ز دست (ساقی) و جامِ مِی و مستی
از آن که داد بر دستان من گیلاس مینالم .
سید محمدرضا شمس (ساقی)
۱ـ قرطاس : کاغذ
۲ـ ژاک رنه و دانتون : دو تن از انقلابیون فرانسه که اعدام شدند.
۳ـ ژان والژان و ماریوس و کوزت : شخصیتهای داستان بینوایان که سرانجام ماریوس، جوان انقلابی با کوزت ازدواج کرد.
۴ـ آنجوراس : رهبر قیام پاریس که اعدام شد.
۵ـ الیاس : پیامیری که مردگان را زنده میکرد.
۶ـ باراباس : کسی که حضرت عیسی را به جای او به صلیب کشیدند.
۷ـ جاس : نبضگیر
۸ـ پرگاس : تلاش و کوشش
۹ـ فرناس : خوبآلود و نادان
از بعــد علــی چگــونــه میبـایـد زیست؟
آن کس که نسوخت یا نمیسوزد کیست؟
شمـشـیر که از جفــا به فـرقـش بنِشست
هنگام شهـــادت علـــی، خـــون بگریست
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یٰا حَسَنَ بْنَ عَلِی الْمُجْتَبیٰ"
(یا کریم اهلبیت)
گُلی ، از گلشن طاها ، شکوفا شد چه زیبا شد
گلستان جهان زین گل مصفّا شد چه زیبا شد
امامِ مجتبی (ع) ، دوّم امام بر حق شیعه
به زهرا و علی از عرش، اعطا شد چه زیبا شد
نه تنها خانهی مولاست شادی و شعف برپا :
مدینه غرق در شادی چو مولا شد چه زیبا شد
چنان بخشیده جان بر عالم این نوزاد زیبا که :
تداعی بخش انفاس مسیحا شد چه زیبا شد
شده ماه فلک ، آیینه دار ماه رخسارش
چنانکه زهره هم مات تماشا شد چه زیبا شد
زمین و آسمان آیینه بندان است از این مولود
جهان روشن از این ماه دلآرا شد چه زیبا شد
چه ماهی که بوَد روشنگر دلهای ظلمانی
که گویی نیمهشب خورشید پیدا شد چه زیبا شد
ز حسن صورت و سیرت ، حسن شد نام نیکویش
به قاموس سخن این واژه معنا شد چه زیبا شد
بریز ای (ساقی) گردون! از آن جام دل افروزی
که هر دل که ندارد بغض ، شیدا شد چه زیبا شد
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1389
(اَللّٰهـْـمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّـکَ الْفـَــرَج)
عیـــد آمد و ما بــدون تو غــــم داریم
در سـیـنهی انتظــــار ، مـــاتـــم داریم
گـل کـرده اگرچـه دشـت و بسـتان اما
ای رونــق بـوسـتان! تـو را کـــم داریم