اشعار سید محمدرضا شمس (ساقی)

ساغر خیال
آخرین نظرات

گلی از گلشن باغ نبوی پرپر شد

شنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۰، ۰۱:۳۱ ق.ظ

(شهادت امام هادی تسلیت باد.)

(امام دهمین)

 

گُلی از گلشن باغ ِ نبوی (ص) ، پَرپَر شد
شیعیان را ـ ز غمش خاک عزا بر سر شد

 

بلبل غمزده، خاموش شد از غصه چو دید
گلی از حاصل بستان ولا ، پرپر شد

 

حضرت هادی امام دهمین گشت شهید
"معتمد" ، قاتل ِ آن "هادی" ِ نام آور شد

 

بود هم عابد و هم عالِم و هم عارفِ راز
شهره در عِلم و عمل ، آن مَهِ دانشور شد

 

قدرِ گل ، بلبل شوریده بداند امّا...
قدر او نیز برای همگان ، باور شد

 

دستگیر فقرا بود در آن عصر فجیع
غمگسار دل هر مرد و زنِ مضطر شد

 

مُلک شیعه ز غمش رَخت عزا بر تن کرد
در غم سبط رضا ، زاده‌‌ای از حیدر شد

 

"معتمد" سوخت چو با زهر جفا سینه‌ی او
زار و شرمنده ازین ظلم و ستم ، ساغر شد

 

قتل، یک لکّه‌ی ننگ است به دامانِ بشر
مرگ ، در راه خداوند ، ولی زیور شد

 

این ستم با که توان گفت که از جهل و عناد
مرتکب ، دست ستمکار ِ ستم پَرور شد

 

کرد طوفانِ اجل ، شمعِ رخش را خاموش
ای دریغا که جدا ، روح وی از پیکر شد

 

گرچه ماه رجب است و همه در عیش و سرور
گویی امشب که "محرّم ـ صفری" دیگر شد

 

نه فقط سوخت دل اهل زمین از غم او :
عرشیان را ـ ز غمش ، دیده و دامن تر شد

 

نه ازین داغ فقط ارض و سما نوحه گرند
که غمین در غم او ، حضرت پیغمبر شد

 

لرزه افتاد نه تنها به جهان از این غم
بلکه لرزان ، حرم و بارگه داور شد

 

جام لبّیک ، چو بگرفت ز (ساقی) اجل
آخرین جرعه‌ی مستانگی‌اش کوثر شد.

 

سید محمدرضا شمس (ساقی)

1383

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی