ماندهام بین این همه حیوان
ماندهام بین این همه حیوان
که چرا نام ما شده انسان ؟
گرچه حیوان درندهخو باشد
خوی ما بدتر است از حیوان
خون همنوع خویش میریزیم
حیَوان کِی دَرَد ز همنوعان؟
چون برادرکشی شد از اول
درس انسانیت ، بدون گمان
که شود کشته حضرت هابیل
از عناد برادری ، نادان
ما همه از نژاد قابیلیم
با هزاران ادله و برهان
نیست والله اشرف مخلوق
آنکه خونخوار بوده از بنیان
این دروغی بزرگ میباشد
گرچه باشد به گفتهی قرآن
که بشر خون یکدگر ریزند
من ندارم بر این سخن ایمان
نیست شکّی درآنچه میگویم
چون رسیدم به نقطهی ایقان
حَیَوانیم جملگی زیرا...
چون ندیدم شرافتی به میان
چونکه حیوان درَد ضعیفان را
تا کند دردِ جوع را درمان
آدمی نیز ، اینچنین باشد
عاری از مهر و رأفت و احسان
دشمنان را شغال میخواند
خویش را شیر بیشه و میدان
خوی انسان چو خوی حیوان است
خود ادا کرده بارها اینسان
گاه خود را چو گرگ میخواند
حرف دل را ، ادا کند به زبان
گاه گوید که من سگم ؛ آری
میکند ذات خویش را اذعان
گرچه شیر و شغال و گرگ و سگاند
همه مخلوق حضرت سبحان
پس چه فرقی درین میان باشد
بین انسان و طینت حیوان
همه حیوان و آدمی صورت
همه خونخوارتر ز نسل ددان
همه خودخواه و سینهها خالی
از مرام و مروّت و وجدان
همه دلهایمان پر از کینه
همه جابر به قدر وسع و توان
همه ظالم ز خوی اهرمنی
عاری از عدل و منطق و میزان
ظلم انسان همیشه پنهانیست
ظلم حیوان ولی بوَد به عیان
فرق حیوان و آدمی این است
که بشر عیب خود کند کتمان
بندهی نفس خویش میباشد
دم زند گرچه از خدای جهان
میکند ظلم و با ریاکاری
تا نفس هست میدهد جولان
قافیه گشت اگرچه ، تکراری
واقفم بر خطای خود یاران!
(ساقیا) آخرین کلام این است
که بشر هست ، بدتر از حیوان
- ۰۱/۱۱/۰۲
سلام و درود
عالی بود استاد گرامی
اگر نظرات شما در نوشته های خودم رو داشته باشم خوشحال میشم
درود