اشعار سید محمدرضا شمس (ساقی)

ساغر خیال
آخرین نظرات

ز دوریت نمرده، دم ز مهر اگر که میزنم

شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۹، ۰۲:۱۳ ق.ظ

(شراب عاشقی)

 

ز دوریت نمرده ، دم ز مهر اگر که میزنم
ببین که از فراق تو ، در احتضار و مردنم

 

اگر نمرده‌ام مدان بوَد ز سخت جانی‌ام
مرا بخوان جنازه‌ای که بی مزار و مدفنم

 

بدون تو جهان من ، کویر بی نشان بوَد
که از نسیم روی تو بَدل شود به گلشنم

 

بهار آرزوی من...! خزان عمر من ببین :
که داغ دوریَت کنون شرر زده به خرمنم

 

از آتش فراق تو که سوخت زندگانی‌ام
گهی به حال مردنم گهی به حال شیونم

 

چو شمعِ مرده تا سحر ، گریستم برای تو
که اشک خون ز دیده‌ام چکیده روی دامنم

 

ستاره‌ی امید من در آسمان چشم توست
کرم نما ، فروغ دیده‌‌ام! بیا به دیدنم

 

کبوتر نگاه من ، به بام انتظار تو...
نشست و تو نیامدی! بیا ببین پریدنم

 

نظر نما به قامتم که چون الف_ستاده‌ای
به زیر بار هجر تو چو دال ، در خمیدنم

 

به جستجوی روی تو شدم چو قیسِ خسته دل
که گم نموده لیلی‌اش ، به دشت در دویدنم

 

منیژه را بگو که رستم زمان خبر کند
که از گزند دشمنان به چاه همچو بیژنم

 

ز (ساقی) شکسته دل، شراب عاشقی طلب
چنان که عالمی شود ، خرابِ مِی کشیدنم .

 

سید محمدرضا شمس (ساقی)

1398/09/18

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی