از سپاه کینه توز باد قهر آذری
شهادت امام حسن عسکری تسلیت باد.
از سپاه کینه توز بادِ قهرِ آذری
شد خزان نخل تنومندی ز باغ حیدری
آذرخش خانمانسوز فلک زد از جفا
آتشی در خَرمنِ جان امام عسکری
ماہِ تابان سماواتِ امامت، در مُحاق
شد به پشت تیرہ_ابر گنبد نیلوفری
گرچه خفاش از حسد خواهان تاریکی بوَد
آفتاب اما همیشه میکند روشنگری
سایهاش کوتاه اگر شد آن امام دادگر
میکند پورش پس از او عالمی را سَروری
مهدی آن موعود قائم، حجت ثانی عشر
در امامت شد نگین خاتم انگشتری
آنکه مَهرویان عالم، گشته محو طلعتش
آنکه صد یوسف بوَد بر ماهِ رویش مشتری
آنکه عرش و فرش عالم در کف فرمان اوست
با عنایات خداوندی به چرخ چنبری
منجی خلق جهان و رهنمای مسلمین
که جهانی را نماید تا قیامت رهبری
در حکومت بی بدیل و در عدالت بیقرین
پادشاهان را سزد نزدش به امر چاکری
نحسی گردون بوَد در طالع بد اختران
مَرد حق را نیست در عالم بجز نیک اختری
افتخار شیعیانی، ای امام منتظر...!
«قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری»
زآنکه با لطف خدا ای صاحبِ عصر و زمان!
مِهر تو در خون ما آمیخت، شیر مادری
ای خوش آنروزی که میگردی عیان در بین خلق
ای خوش آن چشمی که میبیند تو را با دلبری
ای خوش آن وقتی که میآیی به تیر انتقام
قلب دجّال و ستمکاران عالم میدری
میکنی یکسر جهان را پاک از ظلم و فساد
چونکه میگیری به دستت ذوالفقار حیدری
حالیا با سینهای اندوہ و روحی دردمند
میسُرایم این سخن را با پریشانخاطری
تا کنم عرض ادب، بر پیشگاہ آن امام
هم کنم پرواز در حال و هوای شاعری
نیک دانم خالی انبانم بدون لطف تو...
ایکه با یک غمزہ صدها بهْ ز من میپروری
(ساقیِ) غم زهر ماتم ریخت در جامت اگر
تسلیت گویم تو را یا حجة بنِ العسکری!
دست ما خالی، ولی مشتاق دیدار توییم
کاش میشد لحظهای بر چاکرانت بنگری
- ۹۹/۰۸/۰۳