در غدیر خم ، ولایت پا گرفت
(عید غدیر خم مبارک باد.)
(وَلیّ الله)
تا محمّد «ص» دست مولا را گرفت
در «غدیر خم» ، «ولایت» پا گرفت
گشت «مولا» جانشینِ مصطفیٰ
شیعه آن جا ، دامن مولا گرفت
نور یزدان گشت بر وی منجلی
مِهر او در جان عالم، جا گرفت
بود چون مبهوت ، در ذاتِ خدا
ذات حق در ذات او مأوا گرفت
منزلت را بین که گوید مصطفی :
چون به سوی آسمانها پا گرفت ـ
هاله ی نوری به شکل مرتضی
گِرد او در «لیلة الاسرا» گرفت
آن امام متقین از دست حق
تاج «فضّلنا» ز «کرّمنا» گرفت
شد «ولیُّ اللّه» بر روی زمین
گرچه حُکمِ کلّ مافیها گرفت
چون علی حق است و جز او نیست حق
از حقیقت، او ز حق، امضا گرفت
تا که طغرای «امیرالمؤمنین»
از علیّ عالیِ اعلا گرفت
گفت دشمن گرچه بَخّن یا علی!
دشمنی، از آن زمان ، بالا گرفت
فتنه ها کردند از بعد غدیر
عالَم اسلام را ، بلوا گرفت
تا خلافت را ، پلیدی روسیاه
از علی آن شاه بیهمتا گرفت
شیرِ حق ناچار شد عزلت نشین
چون شغالی بیشه را بیجا گرفت
دین ختم المرسلین از بعد آن
زشتی از آن رذل بدسیما گرفت
شد خلافت چون از آنِ ناکسان
مُلکٍ دین بیدینی از آنها گرفت
پَستی و نامردمی از آن زمان
در میان مسلمین ، معنا گرفت
عاقبت دست خدا، از آستین :
شد برون و راه بر اعدا گرفت
حق بجای خود نشست از لطف حق
حقِ خود را زآن سه تن رسوا گرفت
پرچمی که دست ظلم افتاده بود...
مرتضی آن را ، به استیلا گرفت
خشک شد مرداب های بیحیات
دشت دین را وسعت دریا گرفت
تا حسین بن علی «ع» در کربلا
مُزد مولا را ، به عاشورا گرفت
موجی از دریای شیعه شد بلند
که خروشش پهنهی دنیا گرفت
ای خوشا آنکس که در قول و عمل
درس ، از آن شاهِ عدل آرا گرفت
(ساقیا) هرکس خمار عشق گشت
مستی از خمخانهی مولا گرفت.
- ۰۰/۰۵/۰۶