وقتی تمیز شعر خوب از بد ندارند
وقتی تمیز شعر خوب از بد ندارند
اشعار جعلی جای اصلی میگذارند
صرفاً مشو قانع به گوگل ای گرامی!
وقتی عموماً سرچ ها ، بی اعتبارند
باید کنی تحقیق ، از وبهای جامع
نه سایتهایی که کپی هی مینگارند
اشعار شاعرها که در گنجور ثبت است
الحق چو گنجی پر بها و شاهکارند
"گنجور" باشد شعر شاعرهای ماضی
آنها که : شاهنشاه مُلک اقتدارند
تفکیک کن اصلی و جعلی را ز دانش
حتی معاصرهای زبده ، بی شمارند
هستند شاعرها که در عین جوانی
مشهور در عِلم بیان و ابتکارند
آنان که زین کردند اسب مَعرفت را
در عرصه ی میدانِ دانش تکسوارند
وقتی قریحه هست و دانش، از بزرگی
تخت غزل را با قداست ، "شهریار" ند
وقت چکامه، گرچه در فصل خزانند
اما شکوفا ، مثل گلهای "بهار" ند
وآنانکه سر در لاک جهل خویش کردند
از غفلت و درماندگیها بی قرارند
استاد میدانند خود را از توهّم
هر چند آگاهی لازم را ندارند
اکنون اگر که در مَجازی یکه تازند
در انجمنهای حقیقی، تار و مارند
وقتی نمیدانند فرق دوغ و دوشاب
حتی به نزد خویشتن هم شرمسارند
در جمع اهل دانش از فرط ندانی...
این قوم دایم مدعی همچون حمارند
در بیشه ی شیر و پلگان قوی چنگ
بوزینهوش از بیم جان بر شاخسارند
هنگام بحث شعر ، مانند شغالان
زوزه کنان پیوسته در حال فرارند
هرچند اگر بالند بر خود ، از حماقت
تاریخ میگوید که : ننگ روزگارند
سنگی که با ارزش بوَد گردد نگینی
باقی ز پستی همچو ریگ کوهسارند
کی ذزه را باشد تقابل نزد خورشید
وقتی که نوری در حضور او ندارند
اصلا قیاسی نیست این دریوزگان را
عالِم بوَد چون گل ولی جُهّال ، خارند
حتی اگر که : پیر دنیایند ، از جهل
آثار ایشان از طفولی در مزارند
افسوس با اشعار سست و خوی نخوت
بر شیشه ی دل ، از کدورت ها ، غبارند
غم نیست هرگز، چونکه بر مستوری ماه
کِی ابرهای تیره ، دایم پایدارند ؟
بنگر به اوج آسمان ، اِستارگان را :
در قلب ظلمت ، روشنا و استوارند
راه برونی نیست از این تیره روزی
جز علم ، آنها را که بر غفلت دچارند
باید بخوانند و نویسند و بدانند :
آگاه_مردان تا همیشه ماندگارند
آموختند ایشان چون اسرار نهان را
با حِلم از افتادگی ها ، رستگارند
آنانکه جام از دست (ساقی) ناگرفتند
از خودسری در جمع سرمستان، خمارند
- ۰۰/۰۵/۲۷