اشعار سید محمدرضا شمس (ساقی)

ساغر خیال
آخرین نظرات

دروغش را اگر باور نمی‌کردم چه می‌کردم؟

چهارشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۵۰ ق.ظ

(شراب صبر)

 

دروغش را اگر باور نمی‌کردم چه می‌کردم؟
بشوق دوستی‌ها سر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

چو دریا بود طوفانی، اگر کشتی جانم را
کنار امن او لنگر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

ز قحط همزبان ، چندی اگر با غیر بنشستم
محبت بر چنین کافر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

به گاهِ یاوه گویی هاى یار بدتر از دشمن
اگر گوش‌ تقابل ، کر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

به سختی‌ها اگر که تن نمی‌دادم چه می‌دادم
مدارا با دل مضطر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

اسیر زندگی بودم ، میان شعله ى حرمان
گر آتش زیر خاکستر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

مکن منعم چرا کردم مدارا با چنین کافر...
(اگر اندیشه‌ی دیگر نمی‌کردم چه می‌کردم) *

 

چو طاقت طاق شد آخر شکیبایی ز کف دادم
چه ‌گویم ناله ‌ها گر سر نمی‌‌کردم چه می‌کردم

 

الا ای منجی عالم! تو خود آگاهی از حالم
شکایت گر درین دفتر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

به دل دارم هزاران دردِ بی‌درمان و می‌دانی
ولی با درد خود، خو گر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

به پاس آبروداری ، ز رنجوری و ناچاری
به سیلی چهره گر احمر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

به وقت ندبه‌ خوانی، از غم هجر تو گر دامن
ز سیل دیدگانم ، تر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

به شوق مقدمت از بس گلاب و گل بیفشاندم
سفر هر ساله بر قمصر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

تمام جمعه ها در انتظارت طی شد و بگذشت
گل امّید را پرپر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

به تنگ آمد نفس در سینه از دلتنگی دوران
نفس با آه ، هم‌بستر نمی‌کردم چه می‌کردم

 

خمارآلوده ‌ام عمری ز رنج فرقتت (ساقی)
شراب صبر در ساغر نمی‌کردم چه می‌کردم؟

 

سید محمدرضا شمس (ساقی)

*یغمای جندقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی