اشعار سید محمدرضا شمس (ساقی)

ساغر خیال
آخرین نظرات

سینه مالامال درد و غم برای زینب است

چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۰۵:۱۵ ب.ظ

(السَّلامُ عَلیکِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب)
࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐

( کوه صبر)

 

سیـنه، مالامالِ درد و غـــم بـرای زینب است
مرغ جانم نــوحــه‌پــرداز عــزای زینب است

 

کیست زینب؟ قـافلـه سـالار مِحنـت‌دیـدگـان
این‌که گویم شمّه‌ای از مـاجــرای زینب است

 

کـوه صــبر و استقامت بود و هرگز خـم نشد
کـوه اگرچه از حقـارت، زیـر پـای زینب است

 

ناظــر رأس جــــدای شـــاهِ دیـــن در نیــــنوا
دیـده‌ی مِحنـت کـشِ دَردآشــنای زینب است

 

بوسه زد در کــربــلا، بر بـوسه‌گـاه تیــغِ کیـن
عقل، ماتِ وسعتِ صـبر و رضایِ زینب است

 

بــود همگـــام عـــزیـــزان حســین تشـنه لب
سوی شامِ غـم که این از اعتـلای زینب است

 

گر نـوای کـربـلا، بـر گــوش عــالـم آشــناست
حاصل آن خطبــه و بـانگ رسـای زینب است

 

هر که گویی دیـده مــاتــم در زمانه بی‌درنـگ
در حقیقت هر که باشد در قفــای زینب است

 

از وفـــاداری و صـــبر و بـــردبـــاری ‌هــای او
عـالمی شرمنده‌ی مِهـــر و وفـــای زینب است

 

حـاتـم طـایی که باشد شهـره‌ی جـود و سخـا
چون گدایی در برِ جـود و سخای زینب است

 

بس‌که غـم دید و صبوری کرد و هرگز دم نزد
سـوگـوار مــرگِ او حتی خــــدای زینب است

 

(ساقی) غمـدیـده گوید: تسلیت بر شـیعیــان
گرچه خود گریان ز داغ جانگزای زینب است

 

سید محمدرضا شمس (ساقی)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی