اشعار سید محمدرضا شمس (ساقی)

ساغر خیال
آخرین نظرات

لبت از فرط عطش خشک و گدازنده شده ست

دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۰۵ ق.ظ

(اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ)

(علمدار حسین)

 

لبت از فرط عطش خشک و گدازنده شده ست
آب در علقمه ، در نزد تو شرمنده شده ست

 

گرچه رام تو شده تشنگی از عشق ، ولی...
دشمن سنگدل از شرم سرافکنده شده ست

 

ادب و مهر ، به تو درس وفاداری داد
نامت از معرفت توست که پاینده شده ست

 

مَشک بر دوش کشیدی و تو را تیر زدند
آه!... دستان تو در دشت پراکنده شده ست

 

دید تا پیکر صد چاک تو را چشم فلک :
زخم‌ها بر تن گلگون تو آکنده شده ست ـ

 

ناله برخاست ز شش جانب هستی ، از غم
که گمان، پایه‌ی افلاک و زمین کنده شده ست

 

تا که خونت به زمین ریخت معطر شد دشت
عِطر جانبخش تو اینگونه فزاینده شده ست

 

یا اباالفضل ، فروغ و قمر هاشمیان!
که سماوات ز انوار تو تابنده شده ست ـ

 

اسوه‌ی مهر و وفایی و علمدار حسین (ع)
که شهنشاه شهیدان به تو بالنده شده ست

 

کربلا مسلخ هفتاد و دو دلدار چو گشت
دین اسلام ز خون شهدا زنده شده ست

 

مکتب کرب و بلا ، مکتب انسان‌سازی ست
عشق و ایثار و وفا مکتب سازنده شده ست

 

گفت (ساقی) غزلی پیرو "پروانه" که گفت :
"خاک این بادیه از برگ گل آکنده شده ست"

 

سید محمدرضا شمس (ساقی)
1402/05/13

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی