اشعار سید محمدرضا شمس (ساقی)

ساغر خیال
آخرین نظرات

رفتنت ، بذر غم به دل‌ها کاشت

چهارشنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ۰۴:۴۴ ق.ظ

(السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ)

(حضرت زهرا)

 

رفتنت ، بذر غم به دل‌ها کاشت
لاله‌سان داغ روی سینه گذاشت

 

از غم سینه‌سوز و جانکاهت
کاسه‌ی آسمان ترک برداشت

 

سیل غم شد ز هر کران جاری
شادمانی به سینه‌ای نگذاشت

 

بود دشمن، به فکر خاموشیت!
خود ندانست، اشتباه اِنگاشت

 

عَلَمِ خیمه‌ات ، اگر که شکست
دست حق پرچم تورا افراشت

 

یازده گل ، به باغ تو ، رویید
که جهان را شمیم‌شان برداشت

 

از چنین موهبت به عرش، رسول
نزد ایزد ، نماز شکر ، گزاشت

 

مرقدت هست اگر که پنهانی...
مِهر گیرد فروغ از آن هر چاشت

 

تو شدی جاودان و دشمن تو...
گشت نابود و این نمی‌پنداشت

 

از رذالت به دست خود، خود را
در صفِ آتش جحیم ، گماشت

 

ای خوش آنکس که فارغ از دنیا
عشق را ، در نهان ِ دل ، انباشت

 

وصف تو ، در قلم نمی‌گنجد
خامه‌ام ، یک ز عالمی ننگاشت

 

(ساقیا) آن که کاشت بذر عناد
جز مذلت ، نمی‌کند ، برداشت

 

شد سقیفه اساس فتنه و کین
تا قیامت ، بر اهل آن ، نفرین .

 

سید محمدرضا شمس (ساقی)
1402/08/28

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی