گفت رندی قاطری را گو که بابای تو کیست؟
(اصل و نسب)
گفت رنــدی قاطـــری را گو که: بـابـای تو کیست؟
یـا بگــو شغـــل شـریـف حضـرت بـابـات چیست؟
چــون نـدیـدم تــا کنــون ، یــادی ز بــابــایت کنی
اینچنــین ، فـــرزنـد را غــافـــل ز فـــردایت کنی
گفـت قــاطــــر : مــادرم بـاشـد جنــاب مــادیــان
مهــربان مـــادینــــه اســبی کـه مـــرا زاییـــده آن
رنـد گفتــا: من ز بــابــای تو پـرسـیدم که کیست؟
این که کتمان میکنی بابای خود را خوب نیست؟
نـاگهــان رنـــدی دگـــر ، او را نشــان داد از پــــدر
گفـت کـه : بــابــای قــاطـــر بود الاغــی بــاربـَـــر
چونکه قـاطـر شرم دارد گوید از نسل خـَــر است
از پــدر پـرسی اگر از او ، جــوابـش: مـــادر است
(ساقیا) هرکس که باشد عـــاری از اصــل و نسَب
از حقـــارت ، خـویـش را ، بــر غیـــر دارد مُنتسَب
الغــرض: آن گــونـه باید زیست در ایـن روزگـــار
کــه کنــی از کـــردههـای خویش، کسـب اعتـــبار
سید محمدرضا شمس (ساقی)
- ۰۳/۰۵/۱۱