اشعار سید محمدرضا شمس (ساقی)

ساغر خیال
آخرین نظرات

ای شکسته قامت از درماندگی ای هموطن!

دوشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۹، ۱۲:۰۹ ب.ظ

(ای همــوطـــن!... )

 

ای شکسته‌قامت از درماندگی ای همـوطــن!
ای گرفتــار آمــده در بنـــد مکــر اهـــرمـــن

 

بس جفـــاهـــا دیده ایم از دولـت پر مــدعـا
طـاق گشته طـاقت پیر و جوان و مرد و زن

 

روزگـــاری گشــته امــروزه که ظــلم اغـنــیا
می‌گدازد جـان و کرده خـانه‌ها بیـت الحــزَن

 

می‌خورم افسوس، از تقــدیر نـامیمــون مان
چونکه افتاده به ‌دست ناجوانمــردان ،‌ وطن

 

دست تـزویـر و ریا بر چنگ عشرت نغمه ساز
دست محنت گشته بر دل‌های صادق، چنگزن

 

شیخی آمــد با کلیـــدی تا گشـاید قفـــل ‌‌هــا
وا نشـد قفــلی به دسـت دولـت مکـر و فتـن

 

روبهــانِ مکـــر بر مَسـند نشـسـتـند و کنــون
خَــلق شد مغــلوب تــزویــر و ریــای راهــزن

 

کشور اســلامی ایــران چــرا این‌گــونـه شد؟
عــده‌ای در کـاخ و ملت همچو موران در لَگن

 

قلب ملـت ، پـــاره از تیـــغ تـــورم شد ولــی
قلب مسؤولین شده چون سنگ خارا و ُچدَن

 

پــاســخ آلالـــــه هـــای ســرخ را دارد کسـی
که شده پامال افـــزون خواهــی زاغ و زغـن

 

ظلم و جور و اختـلاس و غـارت امـوال خلق
کرده ویـران کشور ما را به صدها فوت و فن

 

خاصه در این روزهایی که ز ویروسی مَهیـب
گشـته ایــرانی قرنطیــنه دریــن بـــوم کهـــن

 

جیـب‌ها خـالی و گشته سفـره‌ها از نـان تهـی
نیست حتی لقمـه ای تا کس گــذارد بر دهــن

 

در چنین وضعی نپــایـد دیر خَــلق مســتمنـد
می‌شود راهــی ز عسـرت بـر دیــار مَــرغَــزَن ۱

 

زانکــه با این دولــت نـاپـایــدار و بــی رمــق
جــان ما در دست عــزراییــل گشته مُـرتهـــن ۲

 

با گــرانـی و تــوَرم ، خــلق محنــت دیــده را
زنــده زنــده از وقـاحـت کرده راهـی ِ عَطَــن ۳

 

دسـت بــردار از گلـــوی خیل محنـت دیدگان
تا نفس آید بــرون از دل به همنــامــت حسن

 

چشم ما هــرگـز نخــواهــد دید تا گردد بهــی
حال و روز ما به دست آن که گشته ممتحـَــن

 

با چنـیـن احــوال در اوضــاع بی سـامــان ما
نیست تدبیـری درین دولت بجـز رنج و مِحَـن

 

کاش می‌شد همچو ابـــراهیـــم از شــوق الاه
دست‌ها می‌شد در این بـازار بت‌هـا بت شکـن

 

کاش می‌شد دست خیاط اجل بر اهــل ظــلم
جامه‌ای می‌دوخت از متقال و تیغال و گــَـوَن

 

تا نبیــند چشــم ایــرانـی درین عصر فــریـب
در لبــاس زهــــد ، نـااهـــلان به آییـن و سنن

 

سـردمهــری های قومی اجنـبی گردانده است
کشور خورشـید را یخسار دی همچون سَجـَن ۴

 

کیست در این بـرهـه ی حساس، کز مردانگـی
دست گیـرد آنکه را گــردیــده با غــم مقــترن

 

ایکه در صــدر مَحــاکــم کرده ای مأوا کنــون
حق مظلـــومـان بگیـر از مختـلس‌های لجـــن

 

گـر که کــوتــاهــی کنی در امــر مسؤولیـتـت
نیسـت فـرقـی در میان حــاکــم و دزد وطــن

 

هر که را بیــنی گرفتـه زانــوی غــم در بغـــل
چهـــره‌ها گردیده از بیـــداد، پر چین و شکـن

 

رفتـــه تـــا عیـّــوق ، آه ملــت از درمانــدگــی
در میان موج طـوفـان مانده خلقـی را سفــَـن

 

خود گرفتاریم و از قدس و فلسطین دم زنیم
رسم دنیــا نیست هــرگــز بگـذری از مُستَـکن ۵

 

چون روای خـانه باشد این چــراغ نیمه سوز
هست بر مسجـد حـرام اندر حـرام ای مؤتمن

 

قـافیــه تکـرار اگر شد لاجــرم اغمــاض کـــن
بشنو دردی را که پنهــان گشته زیر پیــرهـــن

 

چون عــدالت نیست (ساقی) در نگاه حاکمان
حــاصلــی هــرگــز نــدارد دادگــاه و انجمـــن

 

میرسد روزی که تـــابد مهـــر بر این سرزمین
تـا شود عـــاری ز ظلمـت از عطـای ذوالمنـــن

 

سید محمدرضا شمس (ساقی)

۱ـ گورستان، ۲ـ گروگان، ۳ـ دباغخانه، ۴ـ زمهریر، ۵ـ اهل وطن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی